English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8788 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
by pass U لوله یدکی جا گذاشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intube U در لوله گذاشتن
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
lay off <idiom> U به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
sockets U بست لوله دوراهی لوله
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
lids U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into <idiom> U اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
lid U کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
extra U یدکی
fail back U یدکی
extras U یدکی
spared U یدکی
spare U یدکی
auxiliaries U یدکی
secondary U یدکی
alternates U یدکی
auxiliary U یدکی
alternated U یدکی
alternate U یدکی
refills U یدکی
refilling U یدکی
refilled U یدکی
refill U یدکی
extra- U یدکی
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
stand by battery U باتری یدکی
spared U اسباب یدکی
spareable U یدکی شدنی
replacement part U قطعه یدکی
accessory equipment U تجهیزات یدکی
supplementary position U موضع یدکی
coarse sight U دوربین یدکی
filler depot U انبار یدکی
reserving U احتیاط یدکی
alternate position U موضع یدکی
auxiliary circuit U مدار یدکی
alternate aerodrome U فرودگاه یدکی
part U قطعه یدکی
accessory U لوازم یدکی
accessory U وسیله یدکی
alternate water terminal U باراندازابی یدکی
spare parts U قطعات یدکی
repair parts U قطعات یدکی
alternate headquarters U قرارگاه یدکی
secondary position U موضع یدکی
auxiliary equipment U وسایل یدکی
spare U اسباب یدکی
accessory equipment U وسایل یدکی
accessories U لوازم یدکی
bingo field U فرودگاه یدکی
parts U قطعات یدکی
reserves U احتیاط یدکی
hack chronometer U کرونومتر یدکی
reserve U احتیاط یدکی
alternate traversing fire U اتش یدکی سمتی
alternate traversing fire U اتش یدکی در سمت
spares stock U موجودی لوازم یدکی
sustainer U سیستم خرج یدکی
auxiliary spark gap U دهانه جرقه یدکی
spare parts list U فهرست لوازم یدکی
common parts U قطعات یدکی عمومی
part U اسباب یدکی اتومبیل
accessory box جعبه لوازم یدکی
hack chronometer U ساعت شماردقیق یدکی
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
spared U برای یدکی نگاه داشتن
to tow a vehicle [to a place] U یدکی کشیدن خودرویی [به جایی]
jato unit U موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
spare U برای یدکی نگاه داشتن
secondary cone U برج هدایت یدکی ناو
spares U اقلام اضافی وسایل یدکی
alternate escort operating base U پایگاه عملیاتی یدکی یگانهای پاسور
recovery airfield U فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
transponder india U رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
To leave behinde. U جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
to leave someone in the lurch U کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
replication U 1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
running spare U قطعات یدکی مورد نیاز واضافی قطعات اضافی همراه وسیله
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
part list U فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
cannibalizing U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalises U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalizes U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalized U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalize U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalised U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
cannibalising U استفاده از اجزاء یا قطعات یک هواپیما یا ماشینهای دیگربمنظور تهیه قطعات یدکی برای ماشینهای دیگر
supplementary charge U خرج یدکی خرج اضافی
accessory U لوازم یدکی لوازم اضافی
bingo U علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
duct U لوله اب
downtake U لوله
ductile U لوله شو
valves U لوله
pipe fitter U لوله کش
clipped U لوله
pipe cutter U لوله بر
clippings U لوله
drain pipe U لوله
tube cutter U لوله بر
cannon U لوله
clips U لوله
pipe line U خط لوله
clip U لوله
cannons U لوله
discharge head U سر لوله
tubes U لوله
spouting U لوله
fire hose U لوله اب
blast main U لوله دم
blast pipe U لوله دم
rouleau U لوله
plumbers U لوله کش
nozzle U سر لوله اب
nozzles U سر لوله اب
pipe layer U لوله کش
tube U لوله
sequacious U لوله شو
hickey U لوله خم کن
plumber U لوله کش
bores U لوله
conduits U لوله
hosed U لوله
conduit U لوله
hoses U لوله
hose U لوله
pipeline U خط لوله
hosepipe U لوله
rolls U لوله
noses U سر لوله
roll U لوله
rolled U لوله
bore U لوله
stave U لوله اب
hosing U لوله
valve U لوله
chimney U لوله
chimneys U لوله
pipelines U خط لوله
cylinder U لوله
water pipe U لوله اب
cylinders U لوله
piped U لوله
pipe U لوله
spouts U لوله
spout U لوله
spouted U لوله
tubulation U لوله
nose U سر لوله
teasing U سر به سر گذاشتن
infiltrates U گذاشتن
leaving U گذاشتن
infiltrating U گذاشتن
ti turn in U تو گذاشتن
getting on in years U پا به سن گذاشتن
infiltrate U گذاشتن
leave U گذاشتن
inculcate U پا گذاشتن
take in U تو گذاشتن
putting U گذاشتن
mislaid U جا گذاشتن
loads U گذاشتن
mislay U جا گذاشتن
mislaying U جا گذاشتن
mislays U جا گذاشتن
inculcating U پا گذاشتن
inculcates U پا گذاشتن
load U گذاشتن
inculcated U پا گذاشتن
placing U گذاشتن
To be gettingh on in years. U پا به سن گذاشتن
placements U گذاشتن
to lay it on with a trowel U گذاشتن
question answer U در صف گذاشتن
placement U گذاشتن
to pickle a rod for U گذاشتن
puts U گذاشتن
put U گذاشتن
to run in U تو گذاشتن
Recent search history Forum search
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1meaning of taking law
1end of pipe
1several states in united stats limit "end of pipe "discharges into natural water bodies to 500 mg/L of total dissolved solids
0آبگذر با دو مجرای لوله ای
0معنی grip ring و grip insert و insert plate در اتصالات لوله
0سر کسی کلاه گذاشتن
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com